ghader1020>جوک باحال سری 2 - متنوع
سفارش تبلیغ
صبا ویژن
متنوع

یه روز یه استاد خارجی تو دانشگاه میخواست در مورد حکیم عمر خیام صحبت کنه، میگه: بچه ها امروز میخوام در مورد خایم بگم، خایم خیلی بزرگ است

* * * * * * * * ** * * * * * * * * * *

سالها بود تو را می کردم – - – همه شب تا به سحرگاه دعا

. یاد داری که به من میدادی – - – درس آزادگی و مهر و وفا

. همه کردند چرا من نکنم – - – وصف روی گل زیبای تو را

تا ته دسته فرو خواهم کرد – - – خنجر خود به گلوگاه نفاه

تو اگر خم نشوی تو نرود – - – قد رعنای تو از این درگاه

 

 

 

 

* * * * * * * * * * * * * * * * * * * *

 


آن هنگام که زائران به سمت پنجره شیطان سنگ می زدند
شیطان پنجره را باز کرد و گفت:
پنجره دن داش گلیر…آی بری باخ بری باخ


* * * * * * * * * * * * * * * * * * * *


سلامتی برو بچه های اردبیل که با زغال واسه خودشون سیبیل میکشن تا شبیه باباشون بشن نه بچه های تهرانی که ابرو بر میدارن تا شبیه ماماناشون بشن


* * * * * * * * * * * * * * * * * * * *

یه روز یه رشتی میمیره، میره اون دنیا، میبرنش تو یه اتاقی که توش پر از ساعت بودن و میگن این ساعت ها مال زنهاس و هر زنی که یه بار خطا کنه عقربه ساعتش یه دور میچرخه. رشتیه میپرسه ساعت زن من کدومه؟ میگن: اونو گذاشتیم اون بالا به جای پنکه کار کنه


* * * * * * * * * * * * * * * * * * * *

یه روز یه قزوینی یه بچه رو زده بود زیر بغلش و با سرعت میدوید. دوستش گفت: کجا با این عجله: قزوینیه گفت جون تو فردا امتحان بچه بازی دارم هنوز لاش رو هم باز نکردم

* * * * * * * * * * * * * * * * * * * *

 

روی دروازه قزوین نوشتن: پشتگرمی شما مایه دلگرمی ماست


* * * * * * * * * * * * * * * * * * * *


رشتیه با رفیقش صحبت میکرده، میگه بابا این تهرانیا عجب آدمای خوبین! رفیقش میگه چطور مَگه؟ میگه: میری اونجا، تو ترمینال میان دنبالت، میبرنت رستوران ازت پذیرایی میکنن، بعد میبرنت بهترین هتل برات اتاق میگیرن، هرجا میری همرات هستند، هواتو دارند و… رفیقش میگه: نه بابا! راست میگی؟ رشتیه میگه: والله من خودم که نرفتم ولی خانم رفته بود تعریف میکرد
* * * * * * * * * * * * * * * * * * * *

دختره با مامانش رفته بودن لب ساحل دختره به مادرش میگه مامان اون مرده چی گذاشته تو شورتش مامانش میگه پولاشو گذاشته عزیزم دختره میگه چه جالب چون هر چی بهت بیشتر نگا میکنه پولدار تر میشه


* * * * * * * * * * * * * * * * * * * *


زنه میره پیش دکتر میگه آقای دکتر سینه هام انقدر درد می کنه که می خوام بندازم جلوی گربه، دکتره میگه میو میو


* * * * * * * * * * * * * * * * * * * *


ترکه می خواسته از همسایه شون نردبون قرض بگیره. با خودش فکر می کنه، می گه: الان اگه برم بگم نردبونتون رو بدین، شاید همسایه بگه نردبون ما کوتاهه، یا بگه نردبون ما شکسته، یا بگه نردبون رو به یکی دیگه قرض دادیم. خلاصه می ره دم خونه همسایه در می زنه، همسایه میاد دم در می گه: بله بفرمایید… ترکه می گه: برو بابا شما هم با این نردبونتون


* * * * * * * * * * * * * * * * * * * *


آبادانیه تو امریکا تصادف میکنه رفیقش با ناراحتی به دکتر میگه :آقای دکتر میگوم اگه حالش خیلی بده اعزامش کنیم آبادان


* * * * * * * * * * * * * * * * * * * *
یه جایی جشن بوده، ترکه همینجوری میره تو و شروع میکنه به رقصیدن و بخور بخور. یکی ازش میپرسه: ببخشید! شما رو کی دعوت کرده؟ ترکه میگه: من از خونواده عروسم. یارو میگه: ببخشید، ولی اینجا جشن تولده

* * * * * * * * * * * * * * * * * * * *

جشنواره فیلم های اصفهان: 1- دو نفر با یه تخم مرغ 2- تا حالا موز خوردی؟ 3- ده نفر زیر یک چتر 4- من ترانه 15 تومن دارم 5- دیشب پیتزا خوردم آیدا

 


کلمات کلیدی:


نوشته شده توسط amer alayi 90/10/26:: 1:48 عصر     |     () نظر